به گزارش خبرنگار مهر؛ فرض کنید در سال ۲۰۵۰ زندگی میکنید. بدهیهای دولت ایالات متحده آمریکا در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است و دولتمردان از پس پرداخت هزینههای تأمین اجتماعی کشور بر نمی آیند. بیمارستانها در حال تعطیلی هستند. نظام اقتصادی نیز در حال فروپاشی است و بانکها یکی پس از دیگری ورشکست میشوند. ارزش دلار به شدت در حال سقوط است و تورم سبب بی ارزش شدن پول اغلب کشورها شده است.
چه اتفاقی افتاده است؟
هر بار که بشر به یک فناوری برجسته جدید دست مییابد، ساختار قدرت جوامع انسانی تغییر میکند. از همین روی، قدرت گفتار و تکلم، جوامع و هسته تمدن را شکل داد. خط و نوشتار، پادشاهان، امپراتوریها و کلیساها را قدرتمند ساخت. صنعت چاپ، دولتهای ملی را جایگزین کلیسای کاتولیک و فئودالیسم کرد. رادیو و تلویزیون با افزایش توان تبلیغات و پروپاگاندا، توتالیتاریسم و اقتدار گرایی قرن ۲۰ و جنگهای جهانی را سبب شد.
به عقیده کارشناسان، ما امروزه، نه با یک، بلکه با دو فناوری بدیع و تحول زا مواجه هستیم. ظهور اینترنت و بلاک چین، برای همیشه شکل زندگی و جوامع بشری را تغییر خواهند داد. تضعیف دولت_ملتهای مدرن یکی از مهمترین تأثیرات توسعه فناوریهای یاد شده خواهد بود.
دولتها کمرنگ خواهند شد
در قرنهای ۱۹ و ۲۰، دولتهای ملی به لطف در اختیار داشتن رسانههای سنتی مانند رادیو، تلویزیون و روزنامهها، اقتدار خود را افزایش دادند. در آن دوران، دولت دستور اعمال یک سیاست خاص را از طریق رسانههای غیرتعاملی، به شهروندان اطلاع میداد. روند یاد شده در جریان بود، تا زمانی که اینترنت در دسترس قرار گرفت.
افزایش استقلال فردی
پتانسیل اثرگذاری اجتماعی افراد در عصر حاضر، افزایش بی سابقهای داشته است. به عبارت دیگر، امروزه، هر فردی میتواند محتوای مدنظر خود را فارغ از میزان شهرت و قدرت، از طریق رسانههای اجتماعی، به گوش میلیونها نفر برساند. این امر سبب محو انحصار دولتها در انتشار اخبار اطلاعات شده است و رسانه نقش خود را به عنوان متکلم وحده در امر انتشار اخبار و اطلاعات از دست داده است. تا پیش از ظهور اینترنت و رسانههای اجتماعی، اگر فردی به اطلاعات حساسی دست مییافت، تقریباً هیچ راه مستقلی برای انتشار عمومی آن در اختیار نداشت.
از همین روی، متخصصان بر این عقیده اند که بسط و گسترش اینترنت، با از بین بردن انحصار یاد شده، سبب کاهش نفوذ و اقتدار دولتها در اعمال قدرت بر واحدهای سرزمینی شده است.
از سوی دیگر، مسئله ناشناس بودن کاربران نیز سبب بروز چالشهای بیشماری برای دولتهای امروزی شده است. علاوه بر ناشناسی افراد در این بستر، دشواری در شناسایی و مکان یابی افراد نیز موضوع دیگری است که دولتهای جهان را به عنوان نهادهایی با بیشتری حد اشراف اطلاعاتی، به چالش کشیده است.
ظهور شرکتهای چند ملیتی
در عصر گسترش اینترنت، به مرور، پلتفرمهایی جهت ارائه خدماتی چون جستجوی مطالب علمی و روزمره، انتشار دادهها به صوت متنی و چندرسانه ای، مبادلات مالی، ارتباط با آشنایان، خدمات حمل و نقل، خرید مایحتاج، هماهنگی سفرها و … شکل گرفتند.
پلتفرمهای یاد شده به مرور در مسیر توسعه قرار گرفتند و افزایش چشمگیر ثروت تعداد انگشت شماری از این شرکتها، سبب ادغام اکثر استارتاپ های حوزه فناوری در این شرکتهای بزرگ شد. شکل گیری انحصار در حوزه خدمات دیجیتال و فضای مجازی، قدرت بسیاری برای عده معدودی از فعالان این حوزه به ارمغان آورده است.
به عقیده کارشناسان، در صورت بی اعتنایی دولتها به این روند، شرکتهای بزرگ فناوری چون گوگل، فیسبوک، آمازون، اپل و مایکروسافت، به رشد ادامه میدهند و سهم بیشتری از بازار را تصاحب خواهند کرد. تداوم این رشد و آغاز تعارض منافع میان شرکتهای بزرگ فناوری و دولتها، برخوردهایی را میان طرفین شکل خواهد داد. در چنین شرایطی، دولتها که به سطح بالایی از وابستگی به غولهای فناوری رسیده اند، با چالشهای نوظهوری مواجه میشوند.
ژیل بابینه، از فعالان حوزه فضای مجازی فرانسه و یکی از متخصصان حاضر در سازمانهای مشاوره دهنده به اتحادیه اروپا و دولت فرانسه در زمینه فضای مجازی، طی اظهار نظری در این مورد گفت: «زمانی که در یک شرکت تجاری سنتی مسئولیت ارتباط با مقامات دولتی را بر عهده داشتم، بدون هرگونه قدرت بحث و مذاکرهای، از دستورالعملها پیروی میکردیم. برعکس، شرکتهای فناوری، برای اجرای یک قانون، هرگز بدون گفتگو و مذاکره تسلیم دولتها نمیشوند.»
پیش بینیها حاکی از آن است که در صورت عدم کنترل و مهار توان بیش از حد این شرکتهای بزرگ، آنها به زودی میتوانند جایگزین دولتهای ملی شوند.
فناوری بلاک چین
جهان به مقطعی وارد شده است که نبردی جدی میان رویکرد تمرکز گرای موجود با دیدگاههای تمرکز زدا مبتنی بر زنجیره بلوکی، شکل گرفته است. در چنین شرایطی، ظهور پدیدهای چون بیت کوین، به عنوان جایگزینی جدید برای ذخیره ارزش طلا و شکل گیری ارزهای دیجیتال پایدار به عنوان جایگزینی مطمئن برای پول ملی، کفه ترازو را به نفع طرفداران عدم تمرکز، سنگینتر کرده است.
انسان در طول تجربه چند هزار ساله از زیست اجتماعی در قالب یک جامعه، همواره به نهادی برای صدور مجوزها و تنظیم ارتباطات حقوقی میان افراد، نیازمند بوده است. به عنوان مثال در فرایند خرید خانه، دولت به عنوان نهادی تأیید کننده عمل میکند و از طریق مجوزهای صادر شده توسط دولت، خریدار از مالکیت ملک توسط فروشنده، اطمینان مییابد.
از زمان شکل گیری زنجیره بلوکی و بیت کوین، دولت انحصار در تأیید مجوزهایی مانند اسناد مالکیت و صلاحیت ارائه خدمات را از دست داده است.
چالشهای آینده فناوری بلاک چین برای دولتها
بر اساس تئوریهای موجود، پیرامون آینده قدرت در جهان با کاهش توان دولتها در اخذ مالیات و چاپ پول، نهاد حاکمیت ملی در تأمین هزینههای خود با چالش جدی مواجه خواهد شد.
در ادامه به صورت خلاصه به بررسی اساسیترین چالشهای پیش روی دولتها در زمینه توسعه فضای مجازی و بلاک چین خواهیم پرداخت.
• استفاده شرکتهای بزرگ فناوری از خلاءهای قانونی در راستای فرار مالیاتی
• با افزایش قدرت زنجیره بلوکی و رمزارزها، ردیابی مبادلات و اخذ مالیات از تراکنشها توسط دولت روز به روز دشوار تر میشود
• توسعه شبکه مبادلات ارزی دیجیتال، استقبال و امکان چاپ پول ملی را برای دولتها محدود میسازد
دولتها در پس فرار از شکست
بسیاری از دولتهای توسعه یافته جهان، تکاپوی خود را برای جلوگیری از تداوم وخامت اوضاع، آغاز کرده اند. طرحهای کشورهای اروپایی جهت محدود سازی فرار مالیاتی شرکتهای بزرگ فناوری، کنترل مؤثر بر بازار ارزهای دیجیتال، برنامه ریزی برای تجزیه غولهای بزرگ فناوری به شرکتهای کوچکتر و … از جمله اقداماتی است که دولتها برای حفظ مزیت رقابتی خود با اینترنت و بلاک چین، صورت داده اند.
در این میان، پرسشی که باقی میماند، این است که در نهایت کدام یک از طرفین پیروز خواهند شد و در صورت شکست دولتهای ملی، چه چیزی جای آنها را خواهد گرفت؟ پاسخ این پرسش میتواند آینده ترسناکی از دوران تسلط شرکتهای بزرگ فناوری بر جهان را تصویر نماید. شرایطی که در آن دولتهای ملی از بین رفته و شرکتهای چند ملیتی فعال در زمینه فناوری و فضای مجازی بر آن حکمرانی میکنند.
نظر شما